پس از جنگ جهانی دوم و فشار بر صنایع برای کاهش قیمتها و افزایش رقابت، صنایع در پی کاهش هزینههای خود در تولید محصولات بهمنظور ماندگاری و ادامه حیات بودند. بخشی از این هزینهها، هزینههای مستقیم ناشی از تولید و برخی از آنها که از لجستیک و فعالیتهای لجستیکی سرچشمه میگرفت جزو هزینههای غیرمستقیم تولید شناخته میشود. از این رو به منظور بقای صنایع مختلف، توجه به هزینههای لجستیکی نیز به اندازه توجه به هزینههای مستقیم تولید اهمیت دارد. با توجه به موارد بیان شده امروزه از مفاهیم لجستیک و مدیریت لجستیک به عنوان بخش غیر قابل اجتناب هر زنجیره تامین یاد میشود.
دوره آموزشی مدیریت ارشد کسب و کار و لجستیک
پیدایش لجستیک در زنجیره تامین
در راستای کاهش هزینههای تولید، مدیران و صاحبان صنایع از روشهای مختلفی همچون: برنامهریزی تولید، زمانبندی تولید، زمانسنجی، الگوهای چیدمان ماشینآلات، مکانیابی، ارتقای بهرهوری نیروی کار، ارتقای تکنولوژی و امثال اینها بهره بردند. وجه مشترک همه این روشها متمرکز بودن به درون بنگاه و تلاش درجهت کاهش هزینهها در درون بنگاه یا کارخانه میباشد. هرچند این روشها تا دهه ۷۰ میلادی تا حد زیادی پاسخگوی نیاز صاحبان صنایع در کاهش هزینهها و افزایش توان رقابتپذیریشان بود ولی در اوایل دهه ۸۰ دیگر تنها توجه به درون سازمان برای کاهش هزینه کافی نبود و سازمانها برای بقا در نظام اقتصادی که بهسرعت دستخوش تغییرات بود و انعطافپذیری و تولید اقتصادی از شروط ادامه حیات در چنین محیطی بود، ناچار از تعامل با سایر سازمانها همنوع و وابسته شدند.
همچنین توجه مدیران سازمانها به فعالیتهایی جلب شد که گرچه بهطور مستقیم در فرایند تولید نقش نداشتند ولی وجود و پشتیبانی آن فعالیتها از فرایند تولید ضروری و اجتنابناپذیر مینمود و تاثیری بهسزا در هزینهها و قیمت تمامشده محصولات داشتند. این فعالیتها امروزه با عنوان لجستیک و مدیریت لجستیک شناخته میشوند.
نقش لجستیک در زنجیره تامین
امروزه فعالیتهای لجستیکی در همه حوزههای زندگی انسان به طور مستقیم و غیر مستقیم تأثیرگذار میباشند؛ از امور فردی و روزمره گرفته تا زندگی خانوادگی و همین طور چرخه حیات سازمانها و… همه و همه به صورتی فراگیر متأثر از موضوعات و مفاهیم لجستیکی است.
از آنجایی که هدف لجستیک حداقل کردن هزینههای سازمان با ایجاد مطلوبیت زمانی و مکانی برای کالا میباشد، روش هایی مانند لجستیک ناب، برون سپاری، لجستیک مجازی، لجستیک معکوس، لجستیک یکپارچه و مدیریت زنجیره تامین و سایر نظریهها و روشهای لجستیکی خصوصا عارضه یابی لجستیکی به دنبال ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان و افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای لجستیکی به عنوان بخش مهمی از هزینههای تولید میباشند؛ بگونه ای که توسعه و بکارگیری موثر علم لجستیک و بهرهگیری از مفاهیم علمی در مدیریت زنجیره تامین کالا طی سنوات گذشته در برخی از کشورها موجب کاهش هزینهها معادل ۵% تولید ناخالص ملی آنان گردیده است.
از طرف دیگر، مدیریت سیستمهای لجستیکی مبحث مهمی از مدیریت را به خود اختصاص داده است ، گویا مدیران مؤسسات تولیدی و صنعتی و همین طور سازمانهای خدماتی بر این باورند که سیستم لجستیک چیزی فراتر از مجموعهای از کارکردها و وظایف گسسته است. مفهوم کارآمدی که طبق آن نیازمندیهای مشتری بایستی به مقدار مناسب، در مکان مناسب و زمان مناسب به دست مشتری رسانده شود، تأثیر گسترده و عمیقی بر تعادل مؤسسات به صورت کلی و همین طور سیستم اقتصادی در سطح ملی و بین المللی گذاشته است.
معمولا تولیدکنندگان از یک سو نگران امور طراحی و تولید هستند و از سویی دیگر دغدغه چگونگی تامین مواد و توزیع محصولات خود را دارند. عدم توسعه و استفاده از شیوههای نوین لجستیکی باعث میشود محصولات با کیفیت مورد نظر و در زمان مورد نظر مشتری تولید نگردد و پس از تولید نیز با مشکلات فراوان بدست مصرف کنندگان برسد. اصلاح سیستمهای لجستیکی موجب میشود که صاحبان صنایع با مشکلات کمتری مواجه شده و با دلگرمی بیشتری به کار اصلی خود بپردازند.
به علاوه نقش لجستیک از منظر یک مزیت استراتژیک رقابتی برای سازمانها، شرکتها و نهایتا سطح ملی، منطقهای و بینالمللی نیز در خور توجه است. منظور از مزیت رقابتی، امتیاز ویژهای است که یک کارخانه و یا یک کشور نسبت به رقبای خود دارد. در هر حال موضوع کاهش هزینه و افزایش سرعت ارائه محصول یا خدمت به مشتری از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. در هر دو مقوله هزینه و سرعت، لجستیک نقش بسیار ارزندهای دارد.
بنگاههای اقتصادی سعی میکنند با کاهش هزینهها و افزایش قدرت و سرعت پاسخگویی خود، مشتریان بیشتری را در سطح ملی و بینالمللی جذب نمایند. لذا صاحبان صنایع با بهره گرفتن از سیستمهای لجستیکی که نقش عمدهای در کاهش هزینه و افزایش سرعت پاسخگویی دارند میتوانند نه تنها در گسترش بازار محصولات خود در داخل موفقیتهای چشمگیری حاصل نمایند بلکه خواهند توانست قدرت رقابت پذیری خود را در صادرات منطقهای و بینالمللی افزایش دهند.
تفاوت مدیریت لجستیک و زنجیره تامین
آنچه که بیش از مدیریت زنجیره تامین ممکن است بهگوش رسیده باشد و دارای سابقه بیشتری باشد، مدیریت لجستیک است که بعضا مدیریت زنجیره تامین را همان مدیریت لجستیک میدانند. به واقع تفاوت بین مدیریت لجستیک و مدیریت زنجیره تامین چیست؟
آنگونه که از تعاریف برمیآید، تفاوت چندانی بین این دو مفهوم نیست؛ بهنحویکه بعضی از صاحبنظران ایندو را همارز همدیگر استفاده میکنند. با این وجود، مدیریت زنجیره تامین بر یکپارچه ساختن کلیه اجزای زنجیره تامین که دربرگیرنده همه موجودیتها، تعاملات و فعالیتهای زنجیره است و به برآوردن نیازمندیهای مشتریان میپردازد، تاکید میکند. ذیلا تعریف لجستیک و مدیریت زنجیره تامین توسط انجمن مدیریت لجستیک آمده است:
- لجستیک: آن قسمت از فرایندهای زنجیره تامین هست که وظیفه برنامهریزی، اجرا و کنترل کارایی و جریانهای موثر روبهجلو و برگشتی و نیز ذخیرهسازی کالاها، خدمات و اطلاعات مرتبط بین مبدا تا مقصد نهایی (مشتریان) را بهمنظور تامین نیازمندیهای مشتریان را برعهده دارد.
- مدیریت زنجیره تامین: مدیریت و کنترل کلیه امور مرتبط با مواد، سرمایه و اطلاعات مرتبط در فرایندهای لجستیکی از تامین مواد اولیه تا ارسال محصول نهایی برای مشتری را دربرمیگیرد.
تاکنون، اکثر شاغلین، مشاوران و محققان این حوزه، «مدیریت زنجیره تامین» را خیلی متفاوت با تعریف حالحاضر از «مدیریت لجستیک» که توسط انجمن مدیریت لجستیک در سال ۱۹۸۶ ارایه گردیده است، نمیدانند. به عبارتی «مدیریت زنجیره تامین» به مثابه امور لجستیکی است که محدوده آن خارج از شرکت بوده و مشتریان و تامینکنندگان شرکت را دربرمیگیرند.
«لجستیکی» که توسط انجمن مدیریت لجستیک تعریف شده است همواره نگاهی زنجیره تامینی داشته است؛ یعنی همان “از نقطه مبدا تا نقطه مصرف”. پس چه ابهامی وجود دارد؟!
این ابهام احتمالا براساس این واقعیت است که لجستیک هم کارکردی است که به داخل شرکتها محدود میشود و هم یک مفهوم بزرگتر است که با مدیریت جریان مواد و اطلاعات که در طول زنجیره تامین جاری است، مرتبط میشود. این ابهام همچون ابهامی است که در مبحث بازاریابی وجود دارد؛ بازاریابی به عنوان یک مفهوم و بازاریابی به عنوان یک حوزه کارکردی.
بنابراین، نقل قولی که از CEO بیان میدارد: “بازاریابی بسیار حایز اهمیتتر از این است که بخواهد تنها برعهده بخش بازاریابی شرکت گذارده شود.” هریک از پرسنل شرکت بایستی تمرکزی مشتریگرا داشته باشد. لذا میبینیم که مفهوم بازاریابی تنها برای بخش بازاریابی شرکت مدنظر نیست و هریک از پرسنل شرکت بایستی بر تامین نیازهای مشتریان تمرکز داشته باشد.
مفهوم «مدیریت زنجیره تامین» از یکپارچهسای خدمات لجستیکی درطول زنجیره تامین به سمت یکپارچهسازی و مدیریت فرایندهای کلیدی تجاری درطول زنجیره تامین بازتعریف شده است. براساس همین شفاف شدن تفاوت بین «مدیریت زنجیره تامین» و لجستیک، در سال ۲۰۰۳، انجمن مدیریت لجستیک تعریف اصلاح شدهای از لجستیک را ارائه کرد. این تعریف اصلاحی به وضوح موضع انجمن مدیریت لجستیک را بیان میدارد که «مدیریت لجستیک» را به عنوان جزئی از «مدیریت زنجیره تامین» معرفی میکند. این تعریف اصلاح شده بدین صورت است:
“لجستیک آن قسمت از مدیریت زنجیره تامین است که کارایی و اثربخشی جریان روبهجلو و روبهعقب و نیز ذخیرهسازی کالاها، خدمات و اطلاعات مربوطه بین نقطه آغازین زنجیره تا نقطه مصرف نهایی بهمنظور تامین نیازمندیهای مشتریان زنجیره را برنامهریزی میکند، بهکارمیگیرد و کنترل میکند.”
واژهشناسی لجستیک
«Logistics» واژهای انگلیسی با ریشه یونانی «Logistikos» بوده که در فارسی به آن «آماد و پشتیبانی» گفته میشود. حرف «s» آخر واژه انگلیسی، همانند حرف s در آخر واژه «Mathematics» به معنی ریاضیات، یعنی آنچه مربوط به حوزه این علوم است. «Logistikos» در یونان باستان به معنی حسابگری بوده که در امور اداری و تدارکاتی ارتش آنها کاربرد داشته است. به افسران اداری ارتشهای روم و بیزانس «Logista» نیز گفته میشده است.
این واژه در طول تاریخ کم و بیش همچنان در امور پشتیبای واحدهای نظامی بهکار میرفته است. در قرن هجدهم، فرانسویها رسماً این واژه را در اصطلاحات نظامی خود وارد کردند. آنتوان هنری جومینی، متفکر و نویسنده نظامی فرانسوی، اولین بار در کتاب «خلاصه هنر جنگ» در سال ۱۸۳۸ تعریف مناسبی از آماد و پشتیبانی بدین شرح ارائه نمود: “آماد و پشتیبانی عبارت است از هنر علمی تحرک ارتشها”.
«آماد» به عنوان برگردان فارسی واژه «Logistics» پیشنهاد شده است.
لجستیک چیست؟
لجستیک (که عبارتست از سازماندهی حرکت کالا در طول زمان و مکان) از قرن نوزدهم با سرمنشا نظامی تاکنون که زنجیرههای تامین بینالمللی را داریم رشد و تعالی داشته است.
لجستیک و علم آن همچون بسیاری از علوم دیگر ریشه در ارتش و حوزه نظامی دارد و ریشه آن به دوران یونان باستان برمیگردد که برای امور اداری و تدارکاتی ارتش آنها کاربرد داشته است.
انجمن مدیریت لجستیک آمریکا، تعریفی جامع و فراتر از انتظار از لجستیک ارایه میدهد: “لجستیک عبارت است از فرایند برنامهریزی، طراحی، اجرا و کنترل کارا و با حداقل هزینه جریان و انباشت مواد خام، موجودی در فرایند، کالاهای نهایی و محصولات قابل استفاده مجدد و غیرقابل استفاده و نیز اطلاعات مرتبط و امور مالی از نقطه ابتدا تا زمان مصرف به منظور تامین خواسته مشتریان.”
لجستیک در یک معنای مفهومی عبارتست از اطمینان از قرار گرفتن هفت مطلوب در کنار هم:
- موجود بودن محصول مطلوب
- به مقدار مطلوب
- با کیفیت مطلوب
- در شرایط مطلوب
- در مکان مطلوب
- در زمان مطلوب
- با هزینه مطلوب.
حملونقل، انبار و مدیریت اطلاعات سه مولفه اصلی لجستیک را تشکیل میدهند که البته سهم حملونقل چیزی حدود ۶۲ درصد، سهم انبار و ذخیرهسازی حدود ۳۳ درصد و سهم مدیریت موجودی و اطلاعات حدود ۵ درصد از متوسط هزینههایی لجستیکی میباشد.
لجستیک را بهطور کلی میتوان به دو دسته «لجستیک نظامی» و «لجستیک غیرنظامی» تقسیمبندی کرد. منظور ما از لجستیک، در این نوشتار، همان لجستیک غیرنظامی است.
لجستیک بنگاهی (Intra Logistics) و انواع آن
لجستیک بنگاهی یا همان لجستیک درونبنگاهی (درون کارخانهای) پا به پای تولید طی سالیان متمادی به رشد و بالندگی خود ادامه داده و میدهد. به بیانی بهتر، تولید بدون لجستیک امکانپذیر نبوده و این دو همزاد و همراه یکدیگر معنی مییابند. بیگمان، سالها قبل از اینکه توجه مدیران تولید به لزوم توجه به ارتباطات و فعالیتهای برونسازمانی جلب شود (قبل از دهه هفتاد میلادی) و همزمان با رشد فزاینده صنعتی پس جنگ جهانی دوم، این لجستیک درون کارخانهای بوده است که مورد توجه و دقت مدیران صنعتی قرار گرفته است و البته که همچنان موضوعی کلیدی و اثرگذار بر تولید و شاخصهای کلیدی آن میباشد. امروزه شاهد آن هستیم که کارخانجات پیشرفته و بزرگ تولیدی در سطح بالای چارت سازمانی خود بخشی به عنوان مدیریت لجستیک را در نظر گرفته که توسط مدیر لجستیک اداره میشود و بدان اهتمامی ویژه میورزند.
در یک تقسیمبندی کلی، لجستیک را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: لجستیک کلان و لجستیک خرد که به ترتیب در حوزه اقتصاد کلان و اقتصاد خرد مورد توجه قرار میگیرند. لجستیک کلان به مقولاتی همچون موارد زیر میپردازد:
- لجستیک بینالملل
- لجستیک ملی
- لجستیک تجاری
لجستیک خرد بیشتر به لجستیک کارخانه/ شرکت میپردازد که خود به چهار دسته تقسیم میشود:
- لجستیک درون سو (Inbound Logistics): که بدان لجستیک تدارکات نیز میگویند و بر تامین و تدارک مواد اولیه و قطعات از تامینکنندگان تا کارخانه تولیدی تمرکز دارد.
- لجستیک درونکارخانه (Internal Logistics, Indoor Logistics, Intralogistics): که بر مدیریت فعالیتهای لجستیکی فرایند تولید تمرکز دارد.
- لجستیک برون سو (Outbound Logistics): که بدان لجستیک توزیع نیز میگویند بر ارسال و توزیع محصول نهایی از کارخانه به دست مشتریان تمرکز دارد.
- لجستیک معکوس (Reverse Logistics): که مدیریت فعالیتهای لجستیکی چرخه معکوس جریان محصول (شامل محصولات ازکار افتاده، معیوب و خراب) را شامل میشود.
لجستیک بنگاهی در زنجیره تامین، کلیه فعالیتهای اجرایی، مدیریتی، نظارتی و کنترلی است که بر جریان و نگهداری کالا (اعم از مواد اولیه، کالای در جریان ساخت و محصول نهایی) از لحظه تامین مواد اولیه تا هنگام خروج محصول از سایت تولیدی اعمال میشود.
به بیانی دیگر، کلیه فعالیتهای پشتیبانی تولید که مرتبط با جریان فیزیکی و اطلاعاتی کالا در محدوده فضای تولید میباشد را میتوان لجستیک بنگاهی دانست. درحالیکه حملونقل، نگهداری و انبارش، جابجایی و انتقال مواد و کالا اصلیترین مولفههای لجستیک بنگاهی را تشکیل میدهد اما فعالیتهایی همچون خرید مواد و قطعات، زمانبندی دریافت و ارسال، بستهبندی، ذخیرهسازی و جریان اطلاعات مربوط نیز به عنوان بخشی از لجستیک بنگاهی شناخته میشوند.
گرچه برخی فعالیتهای لجستیکی را از نوع هزینه میدانند که بایستی در جهت حذف آنها حرکت کرد اما به تاکید باید گفت اتفاقا فعالیتهای لجستیکی منجر به ایجاد ارزش افزوده برای محصول میشود. چراکه امروزه مطلوبیت یک محصول فقط در خود محصول خلاصه نمیشود بلکه مطلوبیت زمانی و مکانی (تحویل در زمان مناسب و در مکان مناسب) قسمت قابل توجهی از ارزش افزوده یک محصول را تشکیل میدهد. حال آنکه تحویل در زمان مناسب و در مکان مناسب چیزی جز مدیریت لجستیک مناسب نیست. بنابراین به جای اینکه به دنبال حذف لجستیک بنگاهی از فرایند تولید باشیم که امری محال است باید به دنبال بهینه کردن لجستیک بنگاهی در جهت خلق ارزش بیشتر برای محصول بود.
جالب است بدانیم که لجستیک امروزه حتی در مرحله طراحی محصول نیز مورد توجه است و «طراحی براساس لجستیک» رویکردی است که در سالیان اخیر مورد توجه جدی طراحان محصول در راستای کاهش قیمت تمامشده قرار گرفته است.
تاثیر لجستیک بنگاهی بر توانمندی یک شرکت تولیدی برای کسب رضایت مشتریانش و چابکی و چالاکی آن اجتنابناپذیر است. همه تلاشها برای مدرنسازی ماشینآلات و فرایند تولید به منظور افزایش کارایی و عملکرد تولید، زمانی مفهوم مییابد و عملیاتی میشود که یک سیستم توانمند لجستیکی نیز جهت تسهیل جریان اقلام درون سیستم تولیدی طراحی و پیادهسازی شده باشد.
سیستم تولید پیشرفتهای را در نظر بگیرید که تغذیه خطوط آن به کندی انجام میشود و یا جابجایی کالا بین ایستگاههای تولید طبق سیستم جابجایی قدیمی صورت میگیرد؛ مسلما پیشرفته بودن این سیستم تولید هیچ کمکی به افزایش خروجی کارخانه و ارتقای کارایی آن نخواهد داشت چرا که سیستم لجستیک سنتی بسان یک گلوگاه مانع افزایش تولید میشود. بنابراین دو سیستم تولید و لجستیک لازم و ملزوم یکدیگر در کارخانههای تولیدی بوده و ارتقای آنها باید به صورت یکپارچه و همسطح با هم انجام پذیرد.
با این توضیح جای هیچ تردیدی نیست که چنانچه مدیریت ارشد یک مجموعه تولیدی به دنبال کاهش هزینههای تولید است ضروریست لجستیک درون کارخانهای را چه بسا بیشتر از سیستم تولید آن مورد توجه قرار دهد. علت تاکیدم بر لزوم توجه بیشتر به بخش لجستیک این است که اتفاقا بیشترین اتلافها و هدررفتها (یا به قول گلدرات: مودا) طی فرایند تولید یک محصول، در بخش لجستیک آن اتفاق میافتد که باعث تحمیل هزینههای آن بر قیمت تمامشده محصولات میشود. طی پروژههای عارضهیابی مختلفی که در مجموعههای تولیدی بزرگ و کوچک انجام شده است بیشتر عارضهها و گلوگاهها مربوط به لجستیک بنگاهی (و نه خطوط تولید) بوده است.
لجستیک کلان
لجستیک کلان همچون اقتصاد کلان به مسایل لجستیکی فرابنگاهی توجه میکند. لجستیک تجاری را میتوان همارز با لجستیک کلان دانست. به طور کلی، لجستیک تجاری به موضوعات لجستیک و زنجیره تامین در سطح کلان (و نه بنگاهی) میپردازد و گاها آن را با عناوینی چون «لجستیک ملی» یا «لجستیک فرابنگاهی» نیز میشناسیم.
براساس تعریف بانک جهانی، لجستیک تجاری دامنهای از فعالیتهای ضروری تجاری همچون: حملونقل، انبارداری، یکپارچهسازی بارهای تجاری، امور گمرکی و تبادلات مرزی تا سیستمهای توزیع بینالمللی و درون کشوری را شامل میشود. لجستیک تجاری را میتوان اسکلت تجارت توصیف کرد.
باید توجه داشت که توانایی یک کشور در تجارت جهانی کنونی به دسترسی بازرگانان آن کشور به شبکههای لجستیکی جابجایی محمولههای باری در سطح جهانی وابسته است. همچنین کارایی زنجیرههای تامین یک کشور (از بعد هزینه، زمان و قابلیت اطمینان) به ویژگیهای مشخصی از بازرگانی داخلی آن کشور (عملکرد لجستیکی) وابسته است. داشتن عملکرد لجستیکی بهتر و تسهیلسازی تجارت به نحو قابل ملاحظهای با شکوفایی تجارت، تنوع صادرات، جذابیت برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی مرتبط است.
حوزههای اصلی لجستیک تجاری عبارتند از:
- زیرساختهای لجستیکی (همچون: جاده، ریل، فرودگاه، بندر، ناوگان حملونقلی،…)
- خدمات لجستیکی (همچون: توزیع و پخش درونشهری، بینشهری و بینالمللی)
- امور و فرایندهای گمرکی
- ردیابی و ردگیری محمولههای ارسالی.
برخی مباحث کلیدی در حوزه لجستیک و مدیریت لجستیک
- حملونقل (انواع مدهای حملونقل- حملونقل چندوجهی)
- انبار و ذخیرهسازی
- مدیریت توزیع- سیستمهای توزیع – شبکه توزیع
- جابجایی مواد و لجستیک درونکارخانهای
- لجستیک معکوس
- لجستیک تجاری
- شاخصهای لجستیکی
- هابهای لجستیکی
- آمایش لجستیکی
- شرکتهای لجستیکی
- هزینههای لجستیکی
لجستیک به عنوان یک عضو جدایی ناپذیر فرایندهای زنجیره تامین است. هریک از موارد بیان شده درباره لجستیک و مدیریت لجستیک، بیانگر کاربردهای مختلف لجستیک در زنجیره تامین میباشد که خود دنیای گسترده ای است. در یادداشتهای بعدی به معرفی و تبیین هریک از این مباحث کلیدی خواهیم پرداخت.
منابع:
- ماهنامه لجستیک و زنجیره تامین.
- کتاب لجستیک تجاری. سلیمانی سدهی، مجتبی؛ میاندوآبچی، الناز. انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی. ۱۳۹۷.
دیدگاهی در مورد “مدیریت لجستیک چیست؟”