گرچه بخش زیادی از وضعیت لجستیک و زنجیره های تامین در هر کشور مربوط به عملکرد واحدهای عضو زنجیره (اعم از تامینکنندگان، تولیدکنندگان، شرکت¬های خدماتی، توزیع¬کنندگان و سایر بخشها) می¬باشد اما مروری بر چهار مشخصه زیرساخت¬ها، استانداردهای فعالیت تامین¬کنندگان، وجود سیستم¬های اطلاعاتی و منابع انسانی (مشخصات یک سیستم لجستیکی پیشرفته) نشان می¬دهد که دولت¬ها نیز در ارتقای عملکرد لجستیک کشورشان نقش کلیدی دارند.
در فضای رقابتی و فعالیتهای کسب و کار کنونی، خطوطی که به طور سنتی بین سازمانها، وظایف و امور تجاری و بازرگانی ترسیم می¬شد در حال محو شدن است و سازمانها و موسسات از نظر حقوقی، به طور مجزا برای رفع موانع رقابتی با یکدیگر همکاری می¬کنند. امروزه، یکی از مهمترین کلیدهای بهبود زنجیره¬های تامین برای رسیدن به کلاس جهانی، مدیریت زنجیره تامین به صورت یکپارچه است. هرجا که این نگرش یکپارچه به کار رفته، صرفه¬جویی¬های اقتصادی و افزایش کارایی زیادی حاصل شده است. بطوریکه با همان فعالیتهای گذشته، منافع زیادی به مشتریان رسیده است.
بر اساس گزارش بانک جهانی، بهبود در سیستمهای لجستیکی با توسعه و رفع موانع اقتصادی همراه است و دولتها باید هر تلاشی برای ایجاد سیاستهای تشویقی جهت کارایی لجستیک کشورشان انجام دهند. این تلاشها شامل خرید و تدارکات به صورت رقابتی، کمک به استانداردسازی مستندات تجاری، مهندسی مجدد فرآیندهای آشکار گمرکی و نصب استانداردهای کیفیت است.
تضمین و برقراری امنیت موجودیها، تعیین کدهای کالایی و مکانی، تسهیل سیستمهای اطلاعاتی شرکتهای لجستیکی طرف سوم (۳PL) و خصوصی¬سازی در مدیریت لجستیک نیز از دیگر سیاست های تشویقی دولت ها برای کارایی لجستیک کشورشان است.
در این راستا، دولتها باید خطمشیها و سیاستهایی از قبیل کمک به توسعه زنجیرههای مشخص کالا، تسهیل تجارت ترانزیت، ارتقاء و توسعه لیزینگ و هموارسازی کمکهای چندجانبه برای ارتقاء خدمات را دنبال کنند تا راهحلهای برتر لجستیکی را ارتقاء دهند.
البته ضروریست در این راستا متخصصان حوزه لجستیک به کمک دولت آمده و دولت را در ارتقای کارایی لجستیک یاری دهند. بعضی از درسها و تجربیاتی که سازمانها و زنجیرههای تامین کشورمان میتوانند از موسسات خصوصی موفق دنیا در مدیریت زنجیره تامین یکپارچه اقتباس کرده و در راستای بهبود عملکرد مدیریت زنجیره¬های تامین خود به¬کار بندند شامل مشارکت مدیران سطوح بالایی سازمان، افزایش و ارتقای سطوح مشارکت بین اعضای زنجیره، توسعه نگرش مشتری¬مداری در سازمان و تمرکز سازمان بر وجوه رقابت محوری خود و شناسایی آنها به کمک تحلیل زنجیره ارزش است.
همچنین برون¬سپاری کردن خدمات لجستیکی، افزایش اعتماد بین اجزای زنجیره و تاکید بر حفظ امنیت و حفاظت اطلاعات و استفاده از شاخص¬های صحیح برای ارزیابی سازمان و زنجیرههای تامین می تواند در مدیریت زنجیره تامین یکپارچه موثر باشد.
در این راستا با پذیرش و به¬کارگیری فناوری¬های جدید در زنجیره تامین و استفاده از سیستمهای حفاظت اطلاعات قدرتمند (به طور کلی، نحوه و میزان دسترسی هریک از اعضای زنجیره و حتی پستهای مختلف داخل سازمانی به اطلاعات زنجیره باید تعریف شده باشد.)می توان در جهت مدیریت زنجیره تامین در کشور گام برداشت.
علاوه بر مواردی که در بالا به آن اشاره شد، عواملی از قبیل تقویت اعتماد بین اعضای زنجیره تامین ، یکپارچه سازی الکترونیکی اطلاعات و باز مهندسی فرایندها قبل از اعمال تغییرات در سیستم های الکترونیکی نیز در بهبود زنجیره های تامین کشورمان نقش موثری دارند.
بسیاری از سازمانها به¬طور مستقل اقدام به توسعه سیستمهای فناوری اطلاعات داخل سازمانی کرده¬اند؛ بدون اینکه این توسعه به¬صورت یکپارچه صورت گرفته باشد. بنابراین یکپارچه کردن سیستمهایی که از ابتدا به¬صورت مستقل ایجاد شده¬اند کار مشکلی خواهد بود. با این وجود، استفاده از رویکرد یکپارچه به¬خصوص در حوزه فناوری اطلاعات سبب بهبود بسیاری از معیارهای زنجیره تامین مانند گردش سریع اطلاعات می شود.
همچنین به¬کارگیری سیستمهای الکترونیکی بدون ارزیابی اولیه فرایندها و اعمال تغییرات لازم، منجر به اتوماسیون شدن فرایندهایی می¬شود که از رده خارج بوده و به¬زودی دچار تغییر خواهند شد. بنابراین قبل از پیادهسازی سیستمهای الکترونیکی لازم است که سازمانها و اعضای زنجیره تامین نسبت به باز مهندسی فرایندهای خود با رویکرد لجستیک یکپارچهسازی اقدام کنند.