مقالات لجستیکی

طراحی و برنامه‌ریزی یکپارچه لجستیکی چیست؟

طراحی و برنامه‌ریزی یکپارچه لجستیکی چیست؟

?????

#یادداشت_تخصصی

نویسنده: مجتبی سلیمانی سدهی؛ مدیرعامل مدیریت زنجیره تامین آمادگران 

تاریخ تهیه: ۲۸/۱۱/۱۴۰۱

 

امروزه لجستیک چه در سطح اقتصاد کلان (لجستیک تجاری) و چه در سطح اقتصاد خرد (لجستیک بنگاه) بسیار بیش از آنچه قابل تصور باشد در حال رشد و نفوذ است. لجستیک عبارتست از فرایند عملیاتی مدیریت جریان فیزیکی کالا از نقطه مبدا تا نقطه مصرف با هدف کاهش هزینه مبادله و کاهش هزینه تمام شده کالا در زنجیره تامین.

 

«همکاری، هماهنگی و یکپارچگی» سه رکن اساسی مدیریت لجستیک است. به عبارتی، نبود هریک از این سه رکن باعث از هم‌گسیختگی و بی‌معنا شدن نظام لجستیک است. هنر مدیریت لجستیک به واقع ایجاد همکاری، هماهنگی و یکپارچگی بین اجزای مختلف لجستیک (اعم از بخش‌های مختلف سازمانی، رویه‌ها، نرم‌افزارها، سازوکارهای مدیریتی و اجرایی و …) است.

 

یکی از چالش‌های اساسی در مدیریت کسب‌وکار، عدم وجود یکپارچگی و هماهنگی در زمینه پیش‌بینی، تأمین، تدارک، خرید، حمل‌ونقل، ذخیره‌سازی و انبارداری، استانداردسازی، ضایعات و کلیه اموری است که کالاها در زنجیره حرکتی خود با آن درگیر هستند. این عدم هماهنگی و یکپارچگی باعث افزایش هزینه‌ها، عدم تحویل به‌موقع کالاها، افزایش قیمت‌ها و در نهایت افزایش نارضایتی و کاهش عدالت در برخورداری مردم از کالاهای مورد نیاز خود می‌شود.

 

ایجاد یکپارچگی در نظام لجستیک، از طریق کنترل و مدیریت یکپارچه سه جریان اصلی در مدیریت زنجیره تامین، یعنی ۱) جریان فیزیکی کالا، ۲) جریان اطلاعات و ۳) جریان مالی امکان‌پذیر خواهد بود.

 

به منظور برنامه‌ریزی یک نظام لجستیک به صورت یکپارچه، باید چهار آیتم و موجودیت اصلی را تعیین و برنامه‌ریزی کرد:

  • مکان‌ها (Nodes): که این مکان‌ها اعم از نقاط عرضه، نقاط تقاضا، مبادی ورودی، مبادی خروجی، مراکز توزیع، انبارها، مراکز لجستیکی هستند.
  • مسیرها (Arcs): کمان‌ها یا مسیرها عبارتند از جاده‌ها، مسیرهای ریلی، مسیرهای هوایی، مسیرهای دریایی، خیابان‌های درون شهری
  • وسایل جابجایی (Vehicles): انواع وسیله‌ای که برای جابجایی و حمل کالا بین مکان‌های مختلف و از مسیرهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • کالا و ا قلام (Goods): انواع کالاها و محصولات (اعم از ماده اولیه، قطعات، محصول نهایی، کالای برگشتی و …) که در شبکه لجستیک جابجا می‌شوند.

 

طراحی و برنامه‌ریزی نظام لجستیک (مشتمل بر چهار موجودیت بالا) نیز همچون سایر مقوله‌های برنامه‌ریزی، بایستی در دو سطح «استراتژیک» و «عملیاتی» انجام شود.

 

برنامه‌ریزی لجستیک در سطح استراتژیک به موضوعاتی همچون: مکانیابی (اعم از نقاط عرضه، نقاط تقاضا، مبادی ورودی، مبادی خروجی، مراکز توزیع، انبارها، مراکز لجستیکی)، نحوه اتصال بین نقاط (جاده‌ای، ریلی، هوایی، دریایی، ترکیبی)، تخصیص (اینکه کدام نقاط از چه شیوه اتصالی به یکدیگر مرتبط شوند)، ظرفیت‌سنجی (ظرفیت نقاط و مسیرها) می‌پردازد.

 

اما در برنامه‌ریزی لجستیک در سطح عملیاتی، به موضوعاتی همچون تعیین شیوه حمل، مسیر حمل، انتخاب پیمانکار حمل، محل‌های نگهداری و انبارش، به تفکیک هر یک از سفارشات مشتریان و همچنین حدود زمان برآوردن سفارشات آن‌ها پرداخته می‌شود. این سطح برنامه‌ریزی در لجستیک، اصطلاحا «مهندسی لجستیک» نامیده می‌شود (که موضوع اصلی این پروپوزال است).

 

برنامه‌ریزی عملیاتی را در لجستیک، با نام «مهندسی لجستیک» می‌شناسیم. «مهندسی لجستیک« پایین‌ترین سطح برنامه‌ریزی در لجستیک است که عبارت است از یک گروه از دستورات اجرایی معین بسیار ملموس و قابل فهم عمومی که برای تحقق برنامه‌ریزی تاکتیکی به کارکنان بخش عملیات لجستیک شرکت داده می‌شود و به صورتی روز به روز و پیوسته کنترل می‌شوند.

 

افق تصمیم‌گیری در این مرحله در حد روز یا هفته می‌باشد و شرکت‌ها بر اساس سفارشات مشتریان خود  اقدام به تصمیم‌گیری می‌نمایند. هدف از تصمیم‌گیری در این مرحله برآوردن سفارشات و نیازهای مشتریان به بهترین شکل ممکن است. در این مرحله شیوه حمل، مسیر حمل، انتخاب پیمانکار حمل، محل‌های نگهداری و انبارش، به تفکیک هر یک از سفارشات مشتریان و همچنین حدود زمان برآوردن سفارشات آن‌ها تعیین می‌گردد.

 

از آنجا که داشتن یک نظام صحیح برای «مهندسی لجستیک» کلید موفقیت و برگ برنده برای شرکت‌های ارایه‌دهنده خدمات لجستیکی است؛ از همین رو، شرکت‌های حمل‌ونقل و لجستیکی درصورت داشتن یک سیستم مهندسی لجستیک خبره و کارآمد خواهند توانست مزیت رقابتی ارزشمندی در بازار لجستیک و حمل‌ونقل کشور برای خود ایجاد نمایند.

 

نکته حایز اهمیت در برنامه‌ریزی برای یک سازمان، حفظ یکپارچگی بین سطوح مختلف برنامه‌ریزی است. به عبارتی، برنامه‌ریزی استراتژیک و برنامه‌ریزی عملیاتی در هر سازمانی برای اینکه اثرگذار و قابل اجرا باشد، لازم و ملزوم یکدیگرند و با هم بده بستان رفت و برگشتی دارند. بدین معنی که تیم برنامه‌ریزی استراتژیک به منظور هرچه دقیق‌تر انجام دادن برنامه راهبردی نیاز دارد تا داده‌های واقعی را از واحد برنامه‌ریزی عملیاتی بگیرد و برعکس، واحد برنامه‌ریزی عملیاتی بایستی چارچوب‌های برنامه استراتژیک را به عنوان ورودی خود همیشه مدنظر قرار دهد.

 

با این توضیح، می‌توان اینگونه جمع‌بندی کرد که این دو سطح از برنامه‌ریزی کاملا مکمل یکدیگر هستند و علیرغم تفاوت‌های ماهوی (از جمله اینکه برنامه‌ریزی استراتژیک غالبا بر پایه پیش‌بینی و برآورد است اما برنامه‌ریزی عملیاتی کاملا بر پایه داده‌ها و سفارشات واقعی انجام می‌شود) بایستی به صورت یکپارچه طراحی و تدوین شوند.

 

??????

اندیشکده لجستیک و زنجیره تامین ایران

?موبایل/تلگرام ۰۹۹۱۲۸۰۱۲۴۰

☎️ تلفن: ۴۲۴۹۸۹۰۰ (۲۱) ۹۸+

? ایمیل: amadgaran@gmail.com

?کانال تلگرام اندیشکده لجستیک: @Logiscm

? حمایت از اندیشکده لجستیک (حامی باش):

https://hamibash.com/logiscm  

?  پیوستن به شبکه ایمیلی اندیشکده لجستیک:

https://groups.google.com/g/Logiscmclub

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *